یک جامعهشناس و کارشناس پیشگیری اجتماعی عنوان کرد: توصیههای ایمنی نباید در شرایط بحرانی به مردم داده شود بلکه باید دائمی و آمادگی مقابله با بحران از قبل درمردم ایجاد شده باشد زیرا در شرایط بحرانی بهقدری آشفتگی و اضطراب بالاست که قدرت تصمیمگیری سریع که آموزش ببینیم و بدانیم چگونه عمل کنیم در ما وجود ندارد.
گیتی خزاعی در گفتوگو با ایسنا- منطقه خراسان، ادامه داد: فرض کنید بحرانی پیش آمده مانند سیل اخیر و مردم در سیل گرفتار هستند و ما اکنون میخواهیم مردم بحرانزده را با حجم گسترده اطلاعات بمباران کنیم. اگر قرار است این اطلاعات به حفاظت از جان و مال مردم کمک کند، باید قبل از وقوع بحران، در شرایط کاملاً آرام و حسابشده به مردم انتقال پیدا کند تا فرد بتواند با آمادگی قبلی در شرایط بحرانی عمل کنند.
وی اظهارکرد: اما علت اینکه مردم در شرایطی که زمان برای مقابله با بحران وجود دارد مانند شرایطی که در سیل اخیر برای تخلیه خانهها براساس اطلاعات بدست آماده داشتیم، همکاری نمیکردند عدم اعتماد به مرجع اعلامکننده بود؛ درست است که در این شرایط حفظ جان از هر چیز دیگری مهمتر است اما از طرف دیگر سهم عمدهای از این افراد آنقدر از لحاظ اقتصادی ضعیف هستند که خانه و وسایل زندگی و همه داروندارشان محسوب میشود و انتخاب برای این فرد سخت است.
این جامعهشناس و کارشناس پیشگیری اجتماعی خاطرنشان کرد: ضمن اینکه عدم وجود اعتماد باعث این اتفاق میشود. ما از پارامترهای فرهنگی و اجتماعی برای آگاهسازی مردم استفاده نکردیم؛ ما نمیتوانیم در این شرایط دستوری عمل کنیم و با یک بلندگو در سطح شهر اعلام کنیم: «مردم شرایط بحرانیست، خانههای خود را بگذارید و بروید». چون آمادگی قبلی هم وجود ندارد این مورد را برای مردم دیرپذیر میکند.
وی اضافه کرد: یک بحث کوچکی هم که وجود دارد فرهنگ ما در کم اهمیتدادن به خطرات است که خود آن نیز به عدم آمادگی قبلی نسبت به خطرات برمیگردد.
خزاعی تاکید کرد: من توجیه نمیکنم که فرد باید در شرایط بحرانی بین جان و مال، مالش را انتخاب کند اما از نگاه آن فرد زمانی که ما میگوییم محل زندگی را ترک کن، قرار است آنجا زیر آب و کاملا از بین برود، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم فرد بدون هیچ مشکلی حرف را بپذیرد و این خیلی منطقی نیست که افراد را آماده بدانیم که به چنین فداکاری در مقابل هستونیست خود تن دهند.
این دکترای جامعهشناسی اضافه کرد: ضمن اینکه آمادگی قبلی نیز برای این وجود نداشته که اگر در طول زمان مردم را برای این چنین شرایطی آماده کرده بودیم.
خزاعی گفت: البته با توجه به تجربهای که در سیل اخیر داشتیم بهخصوص در خوزستان حضور مدیران محلی بین مردم و صحبتهای رودررو که شکل گرفته و قولهایی که مدیران محلی به مرذم دادند که تا جایی که بتوانیم از تلفات احشام یا آسیب به خانهها جلوگیری میکنیم، بتواند این اعتماد به این پیام ایجاد کند.
کارشناس سابق پیشگیری اجتماعی سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران درخصوص نحوه برخورد مردم با افراد آسیب دیده عنوان کرد: مردم ایران در این زمینه کاملا روسفید هستند؛ مردم ایران با وجود همه انتقادات و همه خودزنیهایی که میکنیم درمورد رفتار ایرانیان با یکدیگر، رفتار مردم ایران در بحرانها حس همدلی و دیگرخواهی در همه جای دنیا تقویت میشود و هم اینکه واقعیت این است که در شرایط بحرانی کاملا با همدلی با بحران برخورد میکنیم.
خزاعی ادامه داد: ممکن است در شرایط عادی مشکلات رفتاری داشته باشیم که در همه جای دنیا طبیعی ست اما در شرایط بحرانی ما چه از نظر همدلی با آسیب دیدگان چه کمک کردن کاملا روسفیدیم. ما در این چند دهه گذشته که چند مورد خیلی جدی داشتیم نمونهای نداریم که مردم در کمک و همدلی با آسیبدیدگان کم گذاشته باشند و همیشه خوب برخورد کردهاند.
این جامعهشناس اظهارکرد: نکتهای که باید به آن توجه کنیم آسیبها و آشفتگیهاییست که بعد از بحران بوجود میآورند؛ اینکه دزدی افزایش پیدا میکند یا مثلا در بم با صحنههای دلخراشی مثل قطع کردن دست برای دزدیدن النگو مواجه شدیم، افرادی مراجعه کردند و اموالی کهع متعلق به آنها نبود تحویل گرفتند و... اینها رفتارهای عادی جامعه است که در شرایط بحرانی هم وجود دارد و بیشتر دیده میشود. ان فردی که النگو یک زلزلهزده را دزدید یک فرد عادی نیست بلکه سارقیست که درشرایط عادی هم اگر امکانش را داشت به دزدی میپرداخت.
وی ادامه داد: درواقع اون فرد جزیی از جامعه نیست بلکه دزدیست که فقط فرصت جدیدی برای این عمل پیدا کرده و افزایش انکارناپذیر جرایم به دلیل شرایط بحرانی و امادگی زمینه اتفاق میافتد و قابل تعمیم به رفتار عمومی مردم نیست و رفتار مردم کاملا همدلانه است و تحقیقات نشان داده که اگر جامعه از لحاظ عاطفی در شرایط شکنندهای هم هست در بحران این همدلی تقویت خواهد شد.
این کارشناس پیشگیری از بحران درخصوص نقش گروههای مردمنهاد خاطرنشان کرد: این گروهها هم میتوانند و هم باید کمک زیادی به عبور از بحران بکنند.
خزاعی اضافه کرد: ما طرفدار جامعه مدنی هستیم و بیتردید یکی از راههای تقویت جامعه مدنی تقویت گروههای مردمنهاد است. ما بخشی از فعالیتهای اجتماعی را بهعهده گروههای مردمنهاد بگذاریم بهخاطر تقویت حوزه عمومیست که معتقد هستیم. ما طرفدار مدیریت بحران اجتماعمحور هستیم و ما حتما نیاز به گروههایی از دل مردم داریم که این بحران را سازماندهی کنند این یک دلیل خیلی مهم دارد که اگر در یک محله پلدختر یک هیات امنا مسجدی وجود دارد باید بهعنوان یک زمینه مهم وارد مسئله بشود و به مدیریت کمک کند؛ زیرا آنها هستند که میدانند چند خانوار در کجا داریم، چند زن سرپرست خانوار در محله و مسائلی از این قبیل وجود دارد.
این جامعهشناس عنوان کرد: در وجه دیگر گروههای مردمنهاد زمانی که بحران گسترده و فراگیر هست باید وارد بشوند و اگر نشوند بهعنوان بازوهای کمکی نهادهای رسمی جامعه، اصلاً نمیتوان بحرانی که درسطح ملی اتفاق افتاده را جمعوجور کرد. دولت چه از نظر سرمایه اجتماعی، چه از نظر سرمایه اقتصادی و چه از نظر توان مقابله با بحران و سایر مسائل توان کافی ندارد و این مختص به دولت ایران نیست و همه جای دنیا همین است.