وقتی رفتار مسلمانان و اهل دین به عنوان حقیقت دین تلقی می شود، آنها نباید نسبت به رفتارشان بی تفاوت باشند، چرا که این بی‌تفاوتی به ریشه دین در باور مردم ضربه می زند و میتواند در کم رنگ کردن دین موثر باشد.به گزارش تابناک اصفهان، در خاطرات شهید مظلوم بهشتی آمده که " روزی برای شرکت در یک گردهمایی دانشجویان مسلمان همه کشورها به جایی سفر کردم. موقع اذان صبح آنجا رسیدم، برای وضو گرفتن من را به جایی هدایت کردند، روی پله ها و اطراف آن مکان، ته سیگار، آشغال و کاغذ ریخته شده بود.در اولین برخورد با جوانی که راهنمای من بود گفتم که برادر این ها چیست در اینجا، گفت که این ها را دیشب ریخته اند و صبح اول وقت بعد از نماز شروع می کنند به نظافت و تمیز کردن اینجا، گفتم مبادا جلوتر که بروم با نوشته ای مواجه شوم که روی آن زده شده، " النظافه من الایمان" برای اینکه دیدن این تابلو در کنار آشغال ها برایم خیلی ناراحت کننده است."
بعد شهید بهشتی تأکید می کند که این اشتباه ما در اینجا هم باید یک الگو باشد، در اینجا که می توانیم که یک تحقق عینی از اسلامیت در این نمونه کوچک نشان دهیم، نریختن آشغال و رعایت نظافت می تواند خیلی موثرتر از سخنرانی و همایش باشد.
تمام بحث من در همین مسئله تحقق پیدا می کند، رفتار مسلمان باید خود الگویی برای تبلیغ اسلام باشد، شهید بهشتی نیز می توانست همانند سایر حضار از کنار این آشغال ها و تابلو " النظافه من الایمان" بگذرد و برود وضو بگیرد، نماز بخواند، نبیند و فردا هم یک سخنرانی جذاب و دلنشین انجام دهد، اما وی نه تنها اینگونه نبود بلکه به با الگو گیری از این اشتباه نریختن آشغال در خیابان و مکان های دیگر را به عنوان یک الگوی عملی از رفتار اسلامی مهم تر از برگزاری جلسات سخنرانی بیان می کند.
حال مقایسه کنید اگر در کوچه و خیابان بگذریم و به جای این همه شعار و بنر و سخنرانی همین یک نمونه را اجرا کنیم و آشغال نریزیم یا پوسته بستنی و پلاستیک یا شیشه دلستر را از پیاده رو یا کنار خیابان برداریم و درون سطل زباله بیندازیم چقدر در تبلیغ دین موثر بودیم!
در روایات ما آمده روزی امام حسن مجتبی (ع) در حال حرکت از کوچه ای بودند که ناگهان چشمشان به خس و خاشاکی در مسیر می افتد که بر روی زمین ریخته شده بوده، از اسب پیاده می شوند و با دستان مبارک خود خاشاک را جمع می کنند و تأکید می کنند که " راه عبور مردم را باید باز کرد".
حالا این رفتار را مقایسه کنید با آن دسته مسئولانی که با بنز ضدگلوله و آخرین مدل راه مردم را می بندند و همه مسیرها را ورود ممنوع می روند و با نان بیت المال و جمهوری اسلامی پز اشرافی گری می دهند، آیا این رفتار سنخیتی با رفتار معصومین ما دارد؟.
در زبان و بیان من و شما این موضوع حقیقت ندارد اما متأسفانه این رفتار مسئولان به پای نظام و انقلاب و اسلام نوشته می شود چرا که رفتار اهل دین و نظام در باور مردم برگرفته از نظام و نمایان گر انقلاب و اسلام است.
حالا شاید بهتر متوجه می شویم که اگر عموم مردم در داخل کشور به مفاهیم دینی رغبت ندارند وآنگونه که باید به احکام التزام نشان نمی دهند از این رو است که حقیقت دین را در نیافته اند و آنچه از دین می بینند، رفتار اهل دین است! این یعنی مردم رفتار اهل دین را حقیقت دین می پندارند.این یعنی اینکه اگر کسی خود را آیینه تمام نمای اسلام و دین معرفی نمی کرد و همه اسلام را منحصر به خود و رفتار ناقصش نمی کرد، کار خراب نمی شد.
با اینکه این برداشت صددرصد اشتباه و نادرست است فعلا کاری نمی توان کرد چرا که نمی توان به راحتی اعتقاد مردم نسبت به این موضوع که رفتار اهل دین حقیقت دین نیست را تغییر داد! اما راهکار عملی و اجرایی برای بهبود شرایط فعلی این است که به نوعی با اجرای دین و عملی ساختن مباحث اسلامی به همه اسلام را در اجرا نشان دهیم و خودمان به نوعی مبلغ دین باشیم!
راهکار عملی این است که نخبگان فرهنگی- مذهبی و مسلمانان جامعه به اندازه ای که از دین، اسلام و مذهب می دانند آن را اجرایی کنند و به ایمان و اعتقادشان بُعد عملی ببخشند. اینجاست که دیگر یک مسلمان به عنوان یک الگو نباید در خیابان آشغال بریزد، نباید بداخلاقی کند، نباید دروغ بگوید، رشوه بخواهد یا بدهد، اینجاست که هر مسلمان با رفتار اسلامی اش، کار میلیون ها بودجه و هزاران سخنرانی و صدها ساعت برنامه زنده تلویزیونی را می کند!
منبع: تابناک